کارى که خالصانه براى غیر خداست یعنى کارى که آدمى فقط براى دنیا انجام مىدهد که هیچ به خدا ارتباط پیدا نمىکند؛ ولى انسان در برخى از کارها خدا را وسیله قرار مىدهد براى خواستههاى نفسانى خودش. این گونه کارها و لو در آن «خدا» وسیله است و هدف نیست امّا باز یک نوع رفتن به در خانه خداست؛ من مىدانم خداست که سررشته کارهاى دنیا در دستش است، خداست که مىتواند مشکلات دنیایى مرا حل کند، اگر به خاطر مشکلات دنیا نبود به طرف خانه خدا نمىرفتم ولى حالا مىروم به در خانه خدا امّا براى مشکلات دنیا. شک ندارد که این خودش نوعى شرک است، یعنى پرستشى است که خدا از هدف بودن خارج، و وسیله شده است براى خواسته نفسانى. ولى خداوند متعال این نوع شرکها را که شرکهاى خفىّ است به نوعى از انسان مىپذیرد، یعنى همان چیزى را که انسان مىخواهد به او مىدهد.
در آخرت هم همینطور است. اگر انسان عبادت را انجام بدهد براى خواستههاى اخروى، خداى متعال همان خواستههاى اخروى را به او مىدهد، امّا این، عبادت به معناى واقعى عبادت و پرستش خدا که خدا پرستش شده باشد نیست؛ خدا آن وقت پرستش شده است که خدا براى خود خدا پرستش شده باشد، یعنى پرستش حقیقى و اخلاص حقیقى فقط و فقط آن است، باقى دیگر اینها مراتب و درجاتى از شرک است ولى شرکهاى خفىّ است که این شرکهاى خفىّ، در عالم آخرت عقوبت ندارد.
منبع:
فطرت، صفحه 194
برچسب : نویسنده : mmotahary-kaua بازدید : 142